تفکر تکفیری-تروریسم دولتی-4

تفاوت فرقه وهابیت با مذهب تسنن/ دیدگاه علمای اهل تسنن درباره وهابیت/اتفاق نظر جهان اسلام در رد اندیشه وهابیت+فیلم

 به گزارش سراج24، وهابی گری تفسیری خاص از اندیشه و عمل اسلامی است که گروهی آن را نوعی تسنن افراطی و سازش ناپذیر می دانند و وهابیان نیز خود را بیشتر به مذهب حنبلی که یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت است منتسب می کنند اما تقریبا تردیدی نیست که مبانی و دیدگاه های این فرقه تفاوت های جدی و غیر قابل اغماضی با مبانی و دیدگاه های مذهب حنبلی و به طور کلی همه مذاهب اسلامی دارد.

برای مشاهده ریشه های فرقه وهابیت و تاریخچه این جریان که پیش از این در روزهای گذشته «سراج24» به تبیین آن پرداخت می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید:

  1. محمد ابن عبد الوهاب پدر فرقه وهابیت
  2. نقش استعمار در پیدایش وهابیت
  3. تلفیق عقاید وهابیت و قدرت آل سعود


وهابیت با توجه به پشتوانه های سیاسی ، مادی و معنوی آل سعود و نیز حمایت های خارجی ، در تمامی زمینه های مذهبی ، فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی ، تبلیغاتی و بعضا نظامی فعالیت گسترده ای دارد. رهبران این فرقه ، با ارائه تفسیری خشن و تنگ نظرانه از دین مبین اسلام همراه با ادعای انحصارگرایی در تبلیغ اسلام و بیان سخنان تهی از استدلال عقلی و نقلی ، از یک سو با گسترش خشونت و نا امنی بذر بدگمانی نسبت به اسلام و مسلمانان را در جهان پراکنده و بهانه ها ودستمایه های لازم برای تبلیغات استکبار جهانی بر ضد امت اسلامی را فراهم آورده و از سوی دیگر با تکفیر مسلمانان ، اختلاف میان مذاهب را تشدید کرده است. این فرقه که تاسیس آن با ترویج خشونت و تکفیر مسلمانان بود ، اکنون نیز با حربه تفرقه ، خشونت ، تکفیر ، دروغ و تهمت ، در صدد مقابله با اسلام و ارزش های اصیل اسلامی است.


بی شک ترسیم نکردن خط و مشی این فرقه و عدم تفکیک آن با دیگر جریانات و مذاهب اسلامی خطری جدی برای وحدت امت اسلامی تلقی می شود که اهداف پشت پرده سیاست های تفرقه افکنانه (divisive and rule)  دشمان اسلام را محقق خواهد کرد.


گروه وهابیت اساسا از نظر افکار و عقاید با مذهب تسنن متفاوت است و بسیاری از عقاید اهل تسنن را شرک آمریز و کفر تلقی می کند. در حقیقت ، وهابیت یک جریان سیاسی است که می خواهد با پوشش مذهبی و انتساب خویش به مذهب تسنن از وحدت مذاهب اسلامی جلوگیری کرده و خط تفرقه بین دو فرقه عمده خاصه و عامه را تشدید کند و سلطه استعمار را همواره بر ملل اسلامی پاس دارد.

هنگامی که محمد ابن عبدالوهاب عقاید خود را ابراز و مردم را به پذیرش آنها دعوت کرد، گروه زیادی از علما به مخالفت با عقاید او پرداختند و حتی از اولین کسانی که به مخالفت با وی پرداختند پدر و برادر وی بودند. دکتر عبدالله محمد صالح می‌نویسد: « علما در طول زمان بیش از دو هزار جلد کتاب و رساله علیه افکار ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب نوشته‌اند که متاسفانه به دلایلی تعداد زیادی از آنها چنان از میان رفته‌اند که فقط اسمی از آنها باقی مانده است اما با این حال اکنون نیز حدود چهارصد نسخه کتاب و رساله از علمای اسلام در این خصوص موجود است...».

علمای اسلامی در مبارزه و مخالفت با این فرقه چنان اتفاق‌نظر و وحدت رویه دارند که برای بعضی از صاحب‌نظران، مایه شگفتی و حیرت شده است. چنانکه پژوهشگر دقیق النظر سوری، دکتر عبدالله محمد صالح، در این باره می‌گوید: «... در مبارزه با فرقه‌ها و نحله‌های انحرافی، معمولا یکی از موانع وحدت‌نظر، گرایش‌های فقهی – مذهبی بوده است. اما باکمال تعجب می‌بینیم در مخالفت و مبارزه با وهابیت و تفکر وهابی‌گری، وحدت‌نظر عجیبی میان علمای مذاهب مختلف اسلامی دیده می‌شود. »

اتفاق نظر علمای اسلام در مخالفت با فرقه وهابیت تا بدان جا است که حتی برخی از علمای اهل سنت عربستان نیز با وجود خفقان حاکم بر این کشور با تندروی‌های این گروه مخالفت می کنند و در برابر گزافه‌گویی آنها ایستاده‌اند. از جمله این اشخاص محمد بن علوی مالکی است که در مسجد الحرام کرسی تدریس حدیث، فقه و تاریخ را داشت. او که عالمی سنی بود پرچم مخالفت با وهابیان را در کشور عربستان به دست گرفت و با سخنان و کتابهایش به مقابله با آنان پرداخت. بعد از انتشار کتابهایش، وهابیان او را محاکمه و محکوم به اعدام نمودند. ایشان در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد: «ما به کسانی مبتلا شده‌ایم که در توزیع کفر و شرک و صادر کردن احکام با القاب و اوصاف غیرصحیح تخصص دارند، اوصافی که لایق مسلمان شهادت‌دهنده به توحید و نبوت پیامبر اسلام نیست، مثل اینکه برخی از آنان به افرادی که مخالف خود در رأی و مذهب می‌باشند عنوان تحریف‌کننده...دجال... شعبده‌باز...بدعت‌گذار و در آخر مشرک... و کافر را اطلاق می‌کنند. این‌گونه از برخی سفیهان می‌شنویم که بصورت گسترده امثال این دشنام‌ها و فحش‌ها و الفاظ قبیح را به کار می‌برند، الفاظی که تنها از افراد کوچه و بازار صادر می‌شود، کسانی که اسلوب دعوت و طریقه ادب در مباحثه را به خوبی نمی‌دانند.».


 

شیخ جمیل صدقی زهاوی در مورد وهابیت می‌گوید: خداوند وهابیت را بکشد، زیرا این فرقه به خود جرأت داده که همه مسلمین را تکفیر کند گویا همّ و هدف بزرگ آن فقط تکفیر نمودن است و بس. می‌بینید که وهابیان کسانی را که توسط پیامبر به خداوند متوسل می‌شود تکفیر نموده‌اند. این عالم اهل سنت کتابی به نام «الفجر الصادق فی الرد علی منکری التوسل و الکرامات و الخوارق» در رد وهابیت نوشته است.

شیخ خالد بغدادی می‌گوید: اگر کتاب‌های وهابی‌ها را به دقت مطالعه کنیم در می‌یابیم که مانند کتاب‌های لا مذهب‌ها سعی دارند که با افکار باطله‌شان مسلمانان را مورد خدعه قرار داده و آنان را گمراه کنند.


بی شک یکی از اهداف تشکیل فرقه هایی همچون وهابیت ایجاد تشکیک و بد بینی نسبت به اسلام ناب محمدی و ایجاد اخلافات قومی ، اعتقادی و مذهبی در بین امت واحده اسلامی است اما در این بین بصیرت مسلمین لازم و افراط و تفریط محکوم است و طبق فرمایش عالمان دین حفظ وحدت مسلمانان واجب است.
 

اخبار مرتبط

عملیات قریب‌الوقوع برای دستگیری البغدادی

ادعای جدید آل‌خلیفه درباره ایران

جزئیات تشکیل بزرگترین ائتلاف شیعیان عراق/ آیا عراق به سمت ائتلاف فرامذهبی پیش می‌رود؟

0 نظر

ارسال نظر

capcha